فهرست مطالب:

نحوه ایجاد هیئت داوران با استعداد در نمایش: 5 مرحله
نحوه ایجاد هیئت داوران با استعداد در نمایش: 5 مرحله

تصویری: نحوه ایجاد هیئت داوران با استعداد در نمایش: 5 مرحله

تصویری: نحوه ایجاد هیئت داوران با استعداد در نمایش: 5 مرحله
تصویری: 😉 وقتی شوهرش سرکاره، ربات مرد تمام خواسته های زن را برآورده می کند 2024, جولای
Anonim
چگونه می توان یک هیئت داوران با استعداد نشان داد
چگونه می توان یک هیئت داوران با استعداد نشان داد
چگونه می توان یک هیئت داوران با استعداد نشان داد
چگونه می توان یک هیئت داوران با استعداد نشان داد

از من خواسته شد تا دکمه های داوران را برای نسخه مدرسه ای "بریتانیا دارای استعداد است" بسازم. یا احتمالاً "X Factor". من هم تماشا نمی کنم ، بنابراین در مورد توصیفات مبهم بچه های مدرسه کار می کردم.

این چیزی است که من به آن رسیدم.متأسفانه این پروژه پایان غم انگیزی دارد.

مرحله 1: مدار

مدار
مدار
مدار
مدار
مدار
مدار

مهمترین بخش این کل ، مدار است که با مهربانی توسط لیمونی برای من ایجاد شده است.

همه چیز از نظر مفهوم ساده است - هر سه داور هر کدام دکمه ای دارند که وقتی از یک شرکت کننده خسته می شوند ، فشار دهند. با فشردن هر دکمه ، به هر ترتیب ، چراغ داور روشن می شود. وقتی چراغ سوم روشن می شود ، صدای زنگ به گوش می رسد و شرکت کننده از روی صحنه بیرون می رود. سوئیچ های مورد نیاز ، کلیدهای پرتاب دو قطبی (DPST) هستند که قفل می شوند (تا زمانی که دوباره فشار نیایند) روشن بمانید. سوئیچ های Double Pole Double Throw (DPDT) نیز کار خواهند کرد ، شما فقط از همه اتصالات استفاده نمی کنید. سوئیچ هایی که من استفاده می کردم ، سوئیچ های پدال پا با اثر گیتار (DPDT) بودند که از ebay خریدم. من اینها را انتخاب کردم زیرا می دانستم چه کسی قرار است قاضی شود و انتظار داشتم سوئیچ ها با ذوق و شوق فشار داده شوند.

مرحله 2: تخته نان؟ ما به هیچ نان بوی بد بو احتیاج نداریم

تخته نان؟ ما به هیچ نان بوی بد بو احتیاج نداریم!
تخته نان؟ ما به هیچ نان بوی بد بو احتیاج نداریم!
تخته نان؟ ما به هیچ نان بوی بد بو احتیاج نداریم!
تخته نان؟ ما به هیچ نان بوی بد بو احتیاج نداریم!

اولین کار این بود که مطمئن شوم می توانم مدار را کار کنم.

نمودار لیمونی لامپ های استاندارد را نشان می دهد ، اما من می خواستم از یک توده LED های نجات یافته استفاده کنم. این بدان معناست که من باید همه چیز را به درستی انجام دهم. طول سیم را به مخاطبین سوئیچ لحیم کردم. چهار عدد به هر سوئیچ ، دو عدد در هر طرف. سپس سوئیچ ها را به خط کش چسباندم و همه چیز را مطابق نمودار با هم بافتم. کار کرد!

مرحله 3: جعبه

جعبه
جعبه
جعبه
جعبه

بدیهی است ، من نمی توانم انتظار داشته باشم که داوران از مدار چسبیده به خط کش و نگهدارنده با نوار عایق استفاده کنند.

من یک ورق تخته MDF 6 میلی متری (حدود یک پنجم قیمت چوب واقعی) خریدم و یک جعبه ساختم تا روی میز جلوی داوران بنشینم. ورق 1220mm x 610mm (4x2 پا) بود ، بدین معنی که جعبه ای که من ساخته بودم 1220 میلی متر طول ، 100 میلی متر ارتفاع و 200 میلی متر جلو به عقب داشت. من سه طرف با MDF درست کردم و از بلوک های چوبی یدکی برای محکم کردن انتها استفاده کردم. همه چیز برای گرم کردن سریع و چسباندن شکاف هایی که برش های تکان دهنده اره منبت کاری اره مویی من ایجاد کرده بود ، چسبیده بود. من همچنین نوارهایی از چوب مربع 20 میلی متری که اضافه داشتم اضافه کردم ، فقط برای مخفی کردن اتصالات زشت و وحشتناک در گوشه ها. من سوراخ هایی را در قسمت بالا برای سوئیچ ها ایجاد کردم (آنها با مهره و واشر برای قرار دادن آنها در یک پانل) ، و خوشه هایی از سوراخ در قسمت جلو برای LED ها.

مرحله 4: کنار هم قرار دادن این دو

کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو
کنار هم قرار دادن این دو

افزودن مدار به جعبه ، از نظر تئوری ، بسیار ساده بود: آن را از خط کش باز کنید ، آن را در سوراخ های روی جعبه قرار دهید.

با این حال ، من تصمیم گرفتم که LED های روشن به اندازه کافی برای کار روشن نباشند ، بنابراین خوشه هایی از LED های پنج تا 10 میلی متری را در مرکز مربع چهار LED کوچکتر ایجاد کردم. برای ساخت خوشه ها ، گروههای پنج LED را به موازات طولهای کوچک سیم لحیم کردم. سوئیچ ها را نصب کردم ، خوشه های LED را در سوراخ های خود قرار دادم (در محل خود چسباندن داغ ، تصویر دوم) ، و سپس کل کار را با سیم بیشتری به هم وصل کردم (تصویر آخر). من قبل از انجام لحیم کاری نهایی سیمهای بلندتر ، کل کار را انجام دادم و سیمها و اتصالات را به داخل جعبه چسباندم تا از آسیب در حمل و نقل جلوگیری شود.

مرحله پنجم: پایان هرگز نیامد…

پایان هرگز نیامد…
پایان هرگز نیامد…

سهم من در پروژه زمانی به پایان رسید که جعبه را به کارکنان اداره کننده نمایش تحویل دادم.

برنامه این بود که سازمان دهندگان جعبه را مطابق با صحنه صحنه رنگ آمیزی کنند. متأسفانه ، به دلیل شرایط خارج از کنترل ما ، نمایش اتفاق نیفتاد ، و سپس آنها مدرسه را بستند … جعبه در گوشه انبار من نشسته است و با صبر و حوصله منتظر مدرسه دیگری است که به آن نیاز داشته باشد …

توصیه شده: