فهرست مطالب:

ساخت انواع نقره: 6 مرحله
ساخت انواع نقره: 6 مرحله

تصویری: ساخت انواع نقره: 6 مرحله

تصویری: ساخت انواع نقره: 6 مرحله
تصویری: ساخت انگشتر نقره کارتیه✨ 2024, جولای
Anonim

Biotronics موجود در فیلم ها از میکروکنترلر Arduino Uno ، سنسور اولتراسونیک HC-05 ، نشانگر LED ، بلندگوی پیزو ، موتور microservo SG90 ، موتور پله ای 28BYJ-48 ، یک عملکرد قدرت و آجر و قطعات LEGO تشکیل شده است. در اولین ویدئو ، نمونه اولیه KIM به صورت مکانیکی اتوماتیک است. در ویدئوی دوم ، نمونه اولیه به صورت الگوریتمی برنامه ریزی شده است. و در ویدئوی سوم ، بیوترونیک از طریق یک قطعه کد جاسازی شده به نام I. M تصمیم گیری می کند.

از نظر فنی ، بیوترونیک موجوداتی هستند که زنده به نظر می رسند یا همراه با زندگی هستند. این کلمه در سال 1988 توسط لاوسین ابداع شد. کلمه "Bio" به معنای زندگی و "tronics" به معنی لوازم الکترونیکی هوشمند است. گاهی به این حیوانات گونه نقره ای می گویند. این گروه جدید از موجودات زنده می توانند ببینند ، بو کنند ، بچشند ، بشنوند ، احساس کنند ، فکر کنند ، پرورش دهند ، پرواز کنند ، شنا کنند و هوشیار شوند. آنها نیز می میرند.

نمونه اولیه برای اولین بار با استفاده از Lawsin Linkage ، یک سیستم خرپایی دو جداره با عناصر اتصال دهنده (پیوندها) که قاب های مثلثی را تشکیل می دهند ، ایجاد شد. پیوند یک مکانیسم ساختاری بود که برای شبیه سازی سرعت راه رفتن حیوانات بیوترونیک توسعه داده شد. این ساختمان با الزامات زیر طراحی شده است:

1. باید مانند یک راه رفتن یک حیوان زنده یک قدم پیاده روی را روان انجام دهد.

2. می تواند هر نوع موانع زمین را از کف فرش تا بستر دریا فتح کند.

3. می تواند در جهات مختلف با دامنه مختلف حرکت تحریک شده یا R. O. A. M حرکت کند.

4. عناصر ساختار آن باید توسط ریاضیات طبیعت مانند هندسه هدایت شود.

5. می توان آن را با پلت فرم آردوینو برای برنامه نویسی خودآگاهی یکپارچه کرد.

سپس ، پروژه با ترکیب فازها و طرح های مختلف فرایند ساختمان گردآوری شد:

فاز 1: پیوند قانون

فاز 2: شاخص Led

فاز 3: MicroServo

فاز 4: سنسور اولتراسونیک

مرحله 5: بلندگوی Piezo

فاز 6: استپر موتور

فاز 7: نمونه اولیه بیوترونیک

و سرانجام ، اثبات مفهوم با استفاده از میکروکنترلر آردوینو به عنوان مغز (neurotronics) و چرخ دنده ها و تیرهای لگو به عنوان بدن فیزیکی (homotronics) به واقعیت فیزیکی واقعی تحویل داده شد.

در ویدئوی بالا ، عنکبوت به سنسورهای عاقلانه مختلفی متصل شده است که برای روشن کردن عملکردهای خاصی ساخته شده یا "طراحی" شده اند. عنکبوت از منطق برای اجرای داده هایی که از طریق مدارهای هوشمند و وسایل الکترونیکی دریافت می کند ، استفاده کرد. اگرچه واحد کوچکی از کدها ، که به عنوان ماتریس اطلاعات نامیده می شود ، در مغز مصنوعی آن گنجانده شده بود ، اما عنکبوت در واقع تصمیم گیری خود را انجام می داد ، همانطور که در فیلم مشاهده می کنید. بر اساس تعریف وبستر ، عنکبوت در حالت "آگاهی" قرار دارد ، زیرا نحوه محاسبه و درک موانع در راه خود از راه رفتن به جلو یا عقب به سمت عقب و عقب.

آیا ممکن است عنکبوت زنده باشد؟

"به یاد داشته باشید که همه با مغز آگاه نیستند و همه کسانی که زنده هستند مغز ندارند". ~ جوی لاوسین

مرحله 1: ربات مکانیکی خودکار

در این ویدئوی دوم ، حرکات عنکبوت توسط یک اتوماسیون ساده که به صورت مکانیکی از طریق محدودیت فیزیکی طرح متحرک شده است ، انجام می شود.

مرحله 2: ربات برنامه ریزی شده الگوریتمی

در این ویدئوی سوم ، اقدامات عنکبوت توسط مجموعه ای از دستورالعمل ها که توسط یک برنامه نویس بصورت هوشمندانه کدگذاری شده است ، ارائه می شود.

مرحله 3: Homotronics + Neurotronics = Biotronics

Image
Image

در این ویدئوها ، میکروکنترلر آردوینو به عنوان "مغز" (neurotronics) و چرخ دنده ها و تیرهای لگو به عنوان "بدن" (homotronics) ربات لگو واکر استفاده شد.

مرحله 4: طراحی نمونه اولیه Biotronics

طراحی نمونه اولیه Biotronics
طراحی نمونه اولیه Biotronics
طراحی نمونه اولیه Biotronics
طراحی نمونه اولیه Biotronics

نمونه اولیه Biotronics شامل میکروکنترلر Arduino Uno ، سنسور اولتراسونیک HC-05 ، نشانگر LED ، بلندگوی پیزو ، موتور میکروسروو SG90 ، موتور پله ای 28BYJ-48 ، یک عملکرد قدرت و آجر و قطعات LEGO بود.

به نظر می رسد عنکبوت زنده است یا می تواند زنده باشد زیرا می تواند خود را دستکاری کرده و منطقاً با محیط خود (دو عنصر اصلی آگاهی و مصالح اطلاعات) بدون برنامه ریزی قبلی که ربات باید انجام دهد یا خیر ، تعامل داشته باشد. عنکبوت به دلیل نحوه محاسبه و درک موانع موجود در راه خود با راه رفتن به جلو یا عقب به این طرف و آن طرف ، در وضعیت آگاهی است. یک آزمایش اساسی آگاهی.

"آخرین انسان روی زمین دیگر انسان نخواهد بود." ~ جوی لاوسین

مرحله 5: زندگی چیست؟ چه چیزی باعث زنده شدن می شود؟

زندگی چیست؟ چه چیزی باعث زنده شدن می شود؟
زندگی چیست؟ چه چیزی باعث زنده شدن می شود؟

چه چیزی طول می کشد تا چیزی زنده تلقی شود؟

هنگامی که در کلاس زیست شناسی من بودم ، ما آزمایشی در مورد تمایز بین موجودات زنده و غیر زنده داشتیم. معلم من به ما گفت که به زمین مدرسه بروید و 5 نمونه از موجودات زنده و غیر زنده را جمع آوری کنید. وقتی به آزمایشگاه برگشتیم ، کلاس شروع به جمع آوری تمام مجموعه های خود کرد و به صورت جداگانه آنها را به موجودات زنده یا غیر زنده طبقه بندی کرد. برگ ، پروانه ، کرم ، سنجاقک ، گل ، ریشه ، شاخه ، پرندگان ، حشرات ، میوه ها ، سگ ها ، سنجاب ها به عنوان موجودات زنده در نظر گرفته می شدند. قوطی های نوشابه ، بطری های پلاستیکی ، سنگ ، چوب آب نبات ، کیسه های کاغذی ، خاک ، هوا ، آب به عنوان موجودات غیر زنده در نظر گرفته شدند.

پس از تکمیل برگه های آزمایشگاه ، از کلاس پرسیده شد که چه چیزی موجودات زنده را از موجودات غیر زنده متمایز می کند. و از یک بحث طولانی بسیار جالب ، دو نوع طبقه بندی بر روی صفحه ایجاد شد. اولین مورد با توجه به نحوه تعریف علم از زندگی بود. و ، دومی با توجه به نحوه ایجاد اشیاء بود.

به هر حال ، من کسی بودم که طبقه بندی دوم را پیشنهاد داد. من به معلم خود گفتم هوا ، آب و خاک باید در لیست موجودات زنده وجود داشته باشد زیرا همه آنها توسط طبیعت خلق شده اند ، در حالی که بقیه نمونه ها از آنجا که توسط انسان ساخته شده اند ، موجودات زنده ای نیستند.

معلم من پاسخ داد که مشاهدات من برای نتیجه گیری کافی نیست که هوا ، آب و خاک حیات دارند. او به ما گفت که یک شیء که زنده یا دارای حیات تلقی می شود باید دارای تمام علائم یا ویژگی های زیر باشد یا داشته باشد.

• موجودات زنده غذا را به شکل انرژی مصرف می کنند.

• موجودات زنده در حال حرکت یا حرکت هستند.

• موجودات زنده با یک نسخه دقیق از خود تولید مثل می کنند.

• موجودات زنده نسبت به محیط اطراف خود واکنش نشان می دهند.

• موجودات زنده از سلول ها تشکیل شده اند.

گذشته از این معیارها ، حیوانات و گیاهان می توانند صحبت کنند ، راه بروند ، ببینند ، احساس کنند ، فکر کنند ، شنا کنند و برخی حتی پرواز کنند. اشیاء با همه مشخصات بالا زنده در نظر گرفته می شوند. دانشمندان علوم زیستی از این اجسام زنده به عنوان موجودات یا گونه ها نام می برند. من این اجسام طبیعی ، از جمله هوا ، آب ، زمین و آتش را بیوفیزیک می نامم. اگرچه آب ، هوا ، خاک و شعله برخی از ویژگی های فوق را دارند ، اما از آنجا که مواد سلولی ندارند ، زنده تلقی نمی شوند. با این حال ، این آخرین معیار تا حدی متزلزل است به این معنا که میکروارگانیسم های غیر سلولی وجود دارند که بدون سلول وجود دارند اما زنده هستند. از سوی دیگر ، موجودات زنده ای وجود دارند که فاقد یکی یا دو مورد از این ویژگی ها هستند اما هنوز با زندگی در نظر گرفته می شوند.

در همین حال ، دانشمندان پزشکی و کارشناسان حقوقی مرگ را به شرح زیر تعریف کردند:

• نقص کامل عملکرد قلب.

• عدم عملکرد کامل ریه ها.

• عدم عملکرد کامل ساقه مغز.

با این حال ، امروزه با جایگزینی قلب مرده با پمپ های مکانیکی بطنی مصنوعی یا ریه های مرده با غشاهای لاستیکی مصنوعی ، تا زمانی که ساقه مغز آنها سالم است ، می توان افراد بالینی را زنده کرد. ساقه عملکردی مغز کلیدی است که تعیین می کند آیا یک فرد مرده است یا زنده.

همانطور که دیدیم ، متخصصان علوم و دانشمندان علوم پزشکی در مورد مرگ و زندگی دیدگاه های متضادی دارند. علم یک توصیف کلی از زندگی ارائه می دهد در حالی که پزشکی توضیحات خاصی از مرگ ارائه می دهد. به دلیل این دیدگاه های متضاد ، برخی توصیفات مشخص یا استانداردهای کلی باید ایجاد شود که باید به طور جهانی توسط همه اشیاء طبیعی پذیرفته شود.

اگر زندگی بر اساس نحوه تعریف متخصصان پزشکی از مرگ مشخص شود ، در صورتی که یک جسم دارای قلب ، ریه و مغز عملکردی باشد ، زنده تلقی می شود. اما بدیهی است که این تعریف برای همه موجودات زنده مانند گیاهان کاربردی ندارد. درختان و گلها قلب ، ریه و حتی مغز ندارند. با این حال ، آنها زنده یا همراه با زندگی در نظر گرفته می شوند. مثال دیگر Moner است. این موجودی بدون اندام است. این شکل حیوانی می تواند بدون پا راه برود ، بدون دهان غذا بخورد ، بدون معده هضم کند و بدون اندام های تولید مثل در گونه های جدید تکثیر شود. برخی دیگر مانند اختاپوس ها ، ماهی های دریایی ، ناتیلوس ها و ماهی مرکب دارای سه قلب هستند که خون آبی را پمپ می کنند ، می توانند رنگ پوست خود را سریعتر از آفتاب پرست تغییر دهند و با بیش از دو یا چهار پا راه می روند. آنها دارای اندام بیشتری نسبت به زندگی معمولی هستند.

از سوی دیگر ، اگر مرگ بر اساس چگونگی تعریف متخصصان علوم از حیات مشخص شود ، در صورتی که جسمی دیگر در حال حرکت ، مصرف انرژی ، تولید مثل و واکنش با محیط خود نباشد ، مرده تلقی می شود.

تعریف اخیر رضایت بخش به نظر می رسد زیرا هر ویژگی را می توان هم برای موجودات زنده و هم برای موجودات زنده غیر زنده به کار برد. با این حال ، اگر معیارهای توصیف زندگی بر اساس میزان اهمیت آنها تنظیم شده و طی فرآیند حذف حذف شوند ، انرژی تنها معیاری است که به عنوان یک نامزد مناسب باقی می ماند.

اجسام طبیعی ، اعم از زنده یا غیر زنده ، نمی توانند بدون انرژی در حرکت باشند ، سلول ها را بدون انرژی تولید مثل می کنند یا بدون مصرف انرژی به محیط اطراف خود واکنش نشان می دهند. انرژی کاغذی است که تعیین می کند چه زمانی یک جسم طبیعی مرده یا زنده است. موجودات غیر زنده مانند آتش انرژی را از هوا به شکل اکسیژن مصرف می کند. موجودات غیر زنده مانند هوا همیشه در حال حرکت هستند و وقتی حرکت وجود دارد انرژی مصرف می شود. بنابراین ، اگر همه چیز انرژی مصرف کند ، همه چیز زنده است.

موجودات غیر زنده مانند آب ، هوا و سنگها نیز تولید مثل می کنند. انواع مختلفی از سنگ ها در اطراف ما وجود دارد. بنابراین سنگها نیز به روشهای شیمیایی در حال تولید مثل هستند. هوا مخلوطی از اکسیژن ، نیتروژن و سایر گازها است. هوا از عناصر ساده تکامل می یابد. آب هنگام مخلوط شدن با مایعات دیگر ، خانواده مایعات جدیدی تولید می کند. صرف این واقعیت که همه موجودات طبیعی غیر زنده با یکدیگر واکنش نشان می دهند ، تولید مثل می کنند و معیارهای اساسی زندگی را در اختیار دارند ، شواهدی را در اختیار ما قرار می دهد که آنها نیز زنده هستند.

علاوه بر این ، موجودات غیر زنده ای مانند روبات ها و کاوشگرهای فضایی دارای معیارهای یکسانی از سیستم پیچیده هستند. این اشیاء ساخته شده توسط انسان می توانند صحبت کنند ، راه بروند ، ببینند ، احساس کنند ، فکر کنند ، بخورند و حتی بمیرند. آنها حتی "احساسات" و "آگاهی" مکانیکی را نشان می دهند. آنها با محیط عمل کرده و تعامل دارند. آنها در حال حرکت انرژی مصرف می کنند و برای تولید مثل برنامه ریزی شده اند. آنها دارای اندام های مکانیکی مانند مغز و قلب هستند. بنابراین ، اگر این اجسام مکانیکی از معیارهای یکسانی برای موجودات زنده برخوردارند ، پس اگر چیزی زنده است یا با زندگی ، اگر چیزی آگاه است یا خیر ، مرز را از کجا بکشید؟

منبع: تکامل خلقت

==================================================================

"زندگی شیمی است نه زیست شناسی." ~ Joey Lawsin ============================================= ====================

مرحله ششم: هوشیاری چیست؟

شعور چیست؟
شعور چیست؟

سه گانه غارنشین در جعبه یک مدل علمی است که منشا ، ایجاد و تکامل اطلاعات ذاتی را به نمایش می گذارد. این فقط مطالعه پیدایش اطلاعات است. این یک آزمایش فکری است که نشان می دهد چگونه اولین انسان روی زمین یادگیری اطلاعات را بر اساس سوالات اساسی علمی زیر فرا گرفته است:

1. چگونه اطلاعات در ذهن اولیه نخستین انسانها ظاهر شد؟

2. چه كساني اجداد ابتدايي ما را در اختيار اطلاعات قرار دادند؟

3. منشاء آن از کجاست؟ از کجا آمده؟

4. آیا منبع اطلاعات کی بود یا چه چیزی؟ خدا بود ، بیگانگان فضایی یا چیز دیگری؟

آزمایش با استفاده از سه جعبه تخصصی آغاز شد که در آن افراد مختلف مورد آزمایش قرار گرفتند. در جعبه اول ، یک نوزاد تازه متولد شده از غارنشین درست بعد از تولد قرار داده شد. این جعبه یک اتاق تجربی کاملاً خودکار با طراحی کامل بود که در آن غذا ، آب و هر چیزی که کودک برای بقا ، رشد و توسعه به آن نیاز دارد ، از نظر تکنولوژیکی درست مانند رزقی است که به طور طبیعی توسط نوزادان در داخل رحم یا زندگی به دست می آید. چیزهای داخل زیست کره زمین در این جعبه ، کودک هرگز اجازه نخواهد داشت تا آخر عمر کسی را ببیند یا چیزی بشنود. او از بدو تولد تا بزرگسالی کاملاً از دنیای فیزیکی منزوی خواهد شد.

به موازات این سناریو ، جعبه دیگری وجود داشت - جعبه پدر پسر ، اولین انسان روی زمین. در این کادر ، موضوع دوم نیز از تولد تا بزرگسالی به صورت جداگانه قرار داده شد. تنها تفاوت این جعبه با جعبه اول این بود که جعبه پدر دنیای طبیعی بود ، مکانی که توسط موجودات زنده مانند گیاهان و حیوانات و اجسام غیر زنده احاطه شده بود.

در جعبه سوم ، سوژه ، که یک موجود چهارپا بود ، نیز از بدو تولد تا بزرگسالی با همان محیط استاد بزرگسال خود جدا شده بود. تنها تفاوت این جعبه با جعبه پدر غارنشین این بود که سوژه یک سگ بود - شکل پایین تری از زندگی.

از این سناریوها ، س questionsالات بیشتری مانند:

از بین این سه نفر چه کسی اطلاعات بیشتری بدست می آورد؟

چه کسی هرگز هیچ اطلاعاتی به دست نخواهد آورد؟

آیا آنها از خود آگاه خواهند شد؟

آیا آنها از محیط اطراف خود آگاه خواهند شد؟

آیا آنها متوجه خواهند شد که زنده هستند؟

آیا آنها چیزهای پیرامون خود را درک خواهند کرد؟ چگونه؟

آنها چند قطعه اطلاعات به دست خواهند آورد؟

چگونه آنها را خواهند شناخت و درک خواهند کرد؟

چگونه آنها توانایی ارتباط اشیاء فیزیکی با تصاویر ذهنی یا بالعکس را به دست آوردند؟

کدام ذهن ها برای همیشه خالی خواهند ماند؟

کدام مغزها باعث ایجاد هوشیاری و خودآگاهی می شوند؟

آنها س questionsالات باز هستند که می توان با مشاهدات عقل سلیم ، استنباط های سیستماتیک و تجزیه و تحلیل مقایسه ای به طور منطقی به آنها پاسخ داد. س Questالاتی که تعریف آگاهی را در شکل ساده آن ارائه می دهد. آگاهی برچسب گذاری تطبیقی است ، مکاتبات یک به یک ، تشخیص تداعی. لاوسین در تلاش برای تعریف هوشیاری به شکل ساده شده ، عبارت گیرنده "نقص ذهنی انسان" را ابداع کرد که ادعا می کند "هیچ انسانی هرگز نمی تواند به چیزی فکر کند بدون برچسب زدن یا ارتباط دادن چنین چیزی با یک شی ، کلمه ، توصیف یا چیز دیگر.. " (تعریف -1 ، Lawsin 1988).

لاوسین همچنین آگاهی را در یک معادله ساده تعریف کرد: اگر x با y هوشیار باشد ، x نیز آگاه است ، در غیر این صورت ، اگر x به خودی خود تنها باشد ، پس x آگاه نیست. به عبارت دیگر ، او گفت ، اگر من با سگ خود هوشیار باشم ، هوشیار هستم. اگر من به تنهایی و بدون سگم و دیگران در اطرافم وجود داشته باشم ، هرگز هوشیار نخواهم شد. بنابراین ، آگاهی از دو عنصر اساسی تشکیل شده است: X و Y. اگر یکی از دو متغیر وجود نداشته باشد ، آگاهی وجود ندارد. این بدان معناست که برای هوشیاری باید خود یا محیط اطراف خود را بشناسید ، از آنجا ، محیط اطراف ممکن است شخص دیگری باشد. بنابراین برای آگاه شدن ، دو چیز باید وجود داشته باشد: یک موجود و یک محیط ، یا یک موجود و یک موجود دیگر. (تعریف -2 ، Lawsin 1988).

حیوانات زیادی هستند که مغز ندارند اما هوشیار هستند. برخی از این حیوانات عبارتند از:

  • ستاره دریایی
  • خیار دریایی
  • عروس دریایی
  • اسفنج دریایی
  • نیلوفرهای دریایی
  • خارپشت دریایی
  • شقایق دریایی
  • ساکت دریایی
  • مرجان

لاوسین همچنین آگاهی را بر اساس ماده تعریف کرد. او گفت که ماده از دو قسمت مواد و مواد فرعی تشکیل شده است. مواد چیزهایی هستند که ما می بینیم ، احساس می کنیم و مزه می کنیم. مواد جانبی چیزهایی هستند که مانند هوا ، انرژی ، فشار ، گرانش ، مغناطیس نمی بینیم. مواد جانبی محصولات جانبی مواد هستند. هم مواد و هم مواد جانبی را در مجموع Physicals می نامند. غیر فیزیکی را چکیده می نامند. مواد فیزیکی نه ایجاد می شوند و نه از بین می روند. این بدان معناست که آنها زنده نمی مانند و نمی میرند. آنها فقط تعامل می کنند و از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شوند. با توجه به فعل و انفعالات پیچیده مواد و مواد ، مانند چرخ دنده ها و دینامیک داخل ساعت ، ماده به صورت خودکار و در طول زمان متحرک می شود. ماده زنده می شود. لاوسین از این پدیده زنده بودن یا خودکار بودن (اقدام به خود) به عنوان اثر انیمیشن نام برد. (تعریف -3 ، Lawsin 1988).

لاوسین همچنین هوشیاری را با عوامل تعاملی زیر تعریف کرد: 1. هر گونه ای که نوزاد دارد موجودی آگاه است.

2. هر گونه ای که در خانه ها ، غارها ، لانه ها ، زیر زمین ها زندگی می کند ، موجوداتی آگاه هستند.

3. هر گونه ای که می خوابد موجوداتی آگاه یا زمانی هوشیار هستند.

4- هر گونه ای که اشیاء دیگر را تشخیص دهد ، موجوداتی آگاه هستند.

5- هر گونه ای که از خود دفاع کند ، موجوداتی آگاه هستند.

6. هر گونه جفت گیری موجوداتی آگاه هستند.

7. هر گونه ای که به تدریج از "یک دانه به درخت" تبدیل می شود ، موجوداتی آگاه هستند.

(تعریف -4 ، Lawsin 1988)

"من می توانم x را با y مرتبط کنم ، بنابراین ، من هوشیار هستم!" ~ جوی لاوسین

توصیه شده: